سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ی روز رفتم بانک ی دختر میخواست 200 هزار تومن پول برداشت کنه

.

.

.

.

.

.

کارمند بانک ی دسته 100 تایی 2 تومنی 2 هزار تومنی بهش داد دختره شمرد هزار تومن کم اورد

هیچی دیه من سرم 5 تا بخیه خورد!!!کارمند بانک هم خدا رحمتش کنه مرد خوبی بود!!!خوابم گرفت

.

دلم به حال آن کودکی سوخت که وقتی بهش گفتم کفش هایم را خوب واکس بزن گفت خیالت جمع مثل سرنوشتم 

برایت سیاهش میکنم...گریه‌آور

.

تو کلی جون بکن دوست پسرت برات شارژ بخره ما ی اشاره کنیم بابامون دنیا رو برامون میخره....ب سلامتی همه باباهامؤدب

.

اینجا سرزمین واژه های وارونس....


جایی ک...


جنگ میشود گنج...


نامرد میشود درمان...


هق هق میشود قهقه...


اما....


درد همان درد است ... دزد همان دزد...

.

ما نسل بوسه های خیابانی هستیم

نسل خوابیدن با اس ام اس

نسل دردودل با غریبه های مجازی 

نسل جمله های کوروش و دکتر شریعتی

نسل کادو های یواشکی

نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس

نسل من . نسل تو.

.

شریعتی صبح تا شب سیگار میکشید همه میگفتن :بابا از فکرشههههههه

از روشن فکریشهههه ... حالا میری مغزه کبریت واسه خونه بخری همه میگن سیگاری

بدبخت شریعتی هم نشدیم  لاقل هر کار کنیم بکن میفهمه...

.

کودکی با خود اندیشه کرد خدا چ میخورد؟ چ میپوشد؟ و خانه اش کجاست؟ ندا امد که خدا غم بندگانشو میخوره.... عیب و گناهان انان رو میپوشد و در قلب شکسته ی انان خانه دارد.

.

به سلامتی خودم ک شاید کامل نباشم اما... کاملا خودمم....

 






تاریخ : پنج شنبه 93/4/26 | 9:18 صبح | نویسنده : melika | نظرات ()






تاریخ : شنبه 93/4/14 | 11:11 عصر | نویسنده : melika | نظرات ()

لذتی که در گفتن “رییییدیییی” هست در گفتن

“عزیزم خیلی اشتباه کردی “نیست !

خواستم در جریان باشید که از این لذت محروم نشیدپوزخند

.

ترسناک ترین جمله در زمان کودکی :وایسا برسیم خونه...
...
اصلا یه وضعی!!!! ینى تا برسیم خونه 100 بار آرزوى مرگ میکردیم !!!!

.


پنج نوع کردن داریم : 1 فکر بد کردن 2 . بازی کردن 3. پرتاب کردن 4. شوخی کردن 5 . بسوزه دماغ اونایی که فکر بد کردن .پوزخند

.

شنیدم که رستم فلان کاره بود
فلان جای ایشان کمی پاره بود
دو دستش همیشه فلان جاش بود
فلان چیز او تا نوک پاش بود
چو راه فلانش همی تنگ بود
فلان با فلانش سر جنگ بود
چو رستم فلانش همی راست بود
فلان کردنش خوردن آب بود

فلان به ترتیب: جنگجو، آرنج، کمر، شمشیر، حوصله، عقل و احساس، عظم و اراده، جنگ. فکر بد نکن!پوزخند






تاریخ : شنبه 93/4/14 | 10:58 عصر | نویسنده : melika | نظرات ()

همه ایرانیا  فقط نیگا میکنن

اعدام باشه نیگــــا میکنن ...


دعوا باشه نیگــــا میکنن ...


تصادف باشه نیگــــا میکنن ....


پیرزن 80 ساله تا دختر 4 ساله باشه نیگــــا میکنن ...


طرف با زنش باشه نیگــــا میکنن ....


ماشین قراضه سوار باشی نیگــــا میکنن ....


ماشین آخرین سیستم سوار باشی نیگــــا میکنن ....


کلا هرچی باشه نیگــــا میکنن ...


 الان هم کامنت نمیدن  فقط نیگــــا میکنن :|مشکوکم







تاریخ : شنبه 93/4/14 | 10:25 عصر | نویسنده : melika | نظرات ()
درد جدایی
پسره:برو دیگه نمیخوامت دیگه تمومه
دختر:عشقم من بدون تو بخدا میمیرم چرا نمیفهمی
پسر :دیگه ازت خسته شدم عشقت برام تکراری شده.
وتلفن قطع شددخترخیلی افسرده وناراحت میره تواتاقش
چشمش میوفته به مانیتور کامپیوترعکس عشقشومیبینه
اشک توچشاش حلقه میزنه آهنگ موردعلاقه ی
عشقشومیذاره وگوش میده دیگه اشکاش تاب نمیارن
ومیریزن دختراحساس میکردیه تیکه ای ازوجودشو ازدست
داده .اون شب دخترخوابش نبرد به پسرپیام داد :الان که این
که این پیامومیخونی جسمم باهات غریبه شده ولی دلم
هممممیشه دوست داره به امیدبیداری جسم ها خداحافظ
برای همیشه . به طرف پنجره ی بزرگ اتاقش میره ساعت
دقیقا 3:34بود که درسکوت وتاریکی خودش روازبالای
پنجره به پایین پرت کرد دختربرای همیشه توتنهایی
مرد. صبح مادردختر طبق عادت همیشگی به اتاق دخترش
رفت تابیدارش کنه امادختر روندید .تلفن همراه دخترکه
مدام وپیاپی زنگ میخوردتوجهش روجلب کرد به سمت
گوشی رفت پسرى مدام داشت تماس میگرفت. چشم
مادردختربه پیامی افتادکه همون پسر فرستاده
بود: عزیزم،عشقم،بخدا شوخی کردم من هنوزدوست دارم
مثل همیشه عاشقتم خواهش میکنم عشقم فقط یه فرصت
توروخدا ....اون پیام دقیقاساعت 3:35 ارسال شده بود ...
مادردختربه طرف پنجره ی اتاق رفت که کام?باز بود به
بیرون نگاه کرد وچیزی که میدید باورنمیکرد ... کلیپس
دختربه بندلباسى همسایه گیرکرده بود ....آره اون دختر
زنده بود... خخ  چرا اینجو نیگا میکنی نیشتو ببند ....شوخی





تاریخ : شنبه 93/4/14 | 9:54 عصر | نویسنده : melika | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.